سرنوشت اپراتور

سرنوشت اپراتور کتابی از اردشیر طهماسبی است هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم روزی در وضعیت و فضایی قرار گیرم که آن‌چه بر من، خانواده‌ام و دیگر همدردانم گذشت، و اثرات وهم‌انگيز و منفی‌ای را که بر زندگی پرنشاط و روح و روان ما گذاشته شد، به رشته‌ی تحریر غیر فنی- علمی درآورم. زندگي ١+١٧٦ نفر کودک و بزرگسال بی‌گناه و اکثراً نخبه، که مثمر ثمر برای جامعه‌ی جهانی و بشریت بودند بر اثر شلیک موشک‌های خودی به هواپیمای مسافربری «پی‌اس ٧٥٢ اوکراینی»، توسط گروهی که من آنها را ناخودی می‌خوانم اما خود را به غلط خودی می‌پندارند، به همراه تمامي بازماندگان آن‌ها نابود شد؛ هواپيمايی كه با اخذ مجوزهای رسمی هوایی و در مسیر هوايی تعیین و تائید شده توسط سیستم رسمی هوايی ایران از پایتخت این کشور پرواز کرده بود.

یقیناً به رشته‌ی تحریر درآوردن تمام آن‌چه بر سر این خانواده‌ی بزرگِ عزیز از دست داده آمده است، در یک مجموعه ممکن نیست یا حد اقل از توان من خارج است، ولی علاقه داشتم حداقل بخش کوچکی از این وقایع را برای ثبت در تاریخ روی کاغذ بیاورم. در این گیرودار فکری، به کتاب پراحساس «پی‌نوشت:اپراتور» که توسط سرکار خانم «ونوس ترابی»، نویسنده‌ای كه با قلمش توانست به احساسات ما عزیز از دست داده‌ها بسيار نزديك شود، و توسط انتشارات معتبر «باران» در سوئد منتشر شد برخوردم. این كتاب و شخصیت‌هایی که در آن خلق شده بود، و تا زمان شلیک موشک‌ها به هواپیما را پوشش می‌داد و اغلب از زبان و فکر اپراتوری بود که یک جزء بسیار کوچک از گروه آمرین و عاملین این کشتار دسته‌جمعی و ضد بشری محسوب می‌شد، به من این ایده را داد که وقایع بعد از این لحظه‌ی شوم شلیک موشک‌ها تا زمان نوشتن این کتاب را با استفاده از آن‌چه تا کنون به صورت واقعی و مستند بر ما گذشته است، و سپس بخش کوچکی از آن‌چه من نگارنده، پیش‌بینی می‌كنم که اتفاق بیفتد، از زبان همان اپراتور به رشته‌ی تحریر درآورم. بنابراین می‌توانم این مجموعه را یک کتاب «مستند-رمان» بنامم، زیرا بخشی از آن بر گرفته از چیزهایی است که واقعاً اتفاق افتاده است (بخش مستند) و بخش دیگر، داستانی است که به تصور نویسنده