مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی
کتاب «مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی»، شرح مبسوطی است از زندگی و اثارش . شعاعیان از معدود مبارزان سیاسی چند دهه ی اخیر بود که به طور همزمان به مبارزه علیه استبداد سلطنتی و استبداد ایدئولوژیک می پرداخت ان هم در شرایطی که متفاوت بودن در اندیشه ی چپ همراه با بحث و نظر انتقادی امری دشوار و پر هزینه به شمار می امد. او به رغم انتخاب شیوه ی مبارزه ی مسلحانه برای رهایی از بند دیکتاتوری زمان اعتقاد به ازادی و دموکراسی را فراموش نکرد . وی صبح روز پنجشنبه شانزده بهمن 1354 طی یک درگیری در خیابان استخر کشته شد . « مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی» در دو بخش با عنوان «کتاب اول: مسگرآباد» و «کتاب دوم: موسم باران و باروت»اماده شده است. بهمن برفی ،پس از تندر ، خیزاب خانه بر دوش و خاموشی دریا نام برخی از سرفصل های این دو بخش است . ضمائم کتاب نیز مجموعه ای از اسناد ، عکس ها و بریده ی جراید را در بر می گیرد. کتاب توسط انوش صالحی، داستاننویس و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران نوشته شده و بهتازگی توسط نشر باران (سوئد) در 480 صفحه، قطع رقعی با جلد سخت و طرح جلدی اثر همایون فاتح منتشر شده است. قیمت کتاب 23 یورو بوده و هزینه پستی برای اروپا 7 یورو و امریکا 12 یورو به آن افزوده میشود. در پی نوشت کتاب آمده است: «از گذرِ معیر تا خیابان استخر راهی نیست، در کمتر از نیمساعت با پای پیاده میتوان این مسیر را پیمود و تتمۀ تهران قدیم را در طول این پیادهروی دید. سیوهشت سال طول کشید تا مصطفی خود را از گذرِ معیر به بنبست کوچهیی در خیابان استخر برساند اما برای من دوسال فرصتِ کمی بود تا بتوانم مسیرِ دشوار و باورنکردنی حیات و سیوهشت سالهاش را پیدا کنم. آنچه برای من در جریان این سفرِ دوساله اتفاق افتاد تنها شناخت نسبی شخصیت مصطفی و پی بردن به فراز و فرودهای زندگیاش نبود، من بیش از همه با تجربیات نسلی روبهرو بودهام که بازسازی حیاتِ اجتماعی و سیاسی ما نیازمندِ واخوانی چندباره تجربیات آنان است. دوستان مصطفی پرتعداد و ناپیدا بودند اما رشتههایی نامرئی آنها را به هم مرتبط کرده بود. بنابراین دیدار با هرکدام، حلقۀ این آشناییها را وسعت میبخشید. » انوش صالحی سال 1344 در گیلان متولد شده است. نخستین کتاب وی، «راوی بهاران» - سرگذشت کرامت دانشیان توسط نشر قطره (تهران) منتشر شده است. کتاب «مصطفی شعاعیان و رمانتیسم انقلابی»، پس از چند سال انتظار در وزارت ارشاد اسلامی، مجوز انتشار نگرفت و نویسنده پس از سالها انتظار آن را برای انتشار در اختیار نشر باران گذاشت