نگاهی به شاه (چاپ سوم)

نگاهی به شاه (چاپ سوم)

  • 350 kr
    Enhetspris per 
Skatt ingår.


چاپ سوم کتاب نگاهی به شاه به زبان فارسی، با اضافات و عکس، نوشته عباس میلانی در 676 صفحه منتشر شد.

نماینده پخش این کتاب در اروپا، آسیا و استرالیا نشر باران است.

قیمت این کتاب 400 کرون سوئد و یا معادل 35 یورو است. هزینه پست کتاب در داخل سوئد، 95 کرون و در دیگر کشورها 175 کرون است که به قیمت اصلی کتاب افزوده خواهد شد.

شما می‌توانید هزینه خرید این کتاب را از طریق حساب پستی، حساب بانکی و یا پی‌پال پرداخت و  سپس آدرس دقیق پستی خود را با پست الکترونیک به آدرس باران بفرستید تا کتاب را برایتان ارسال کنیم.

شماره حساب در سوئد


Bankgiro: 5658-8932

برای پرداخت از طریق پی پال ایمیل زیر را وارد کنید

info@baran.se

 

اطلاعات بیشتر در باره این کتاب به نقل از سایت بی بی سی:

 

یک هفته یک کتاب؛ 'نگاهی به شاه' در گفتگو با عباس میلانی

 

در ایران، جامعه‌ای با نرخ پایین کتابخوانی، هرازچندگاه کتابی، مرز تیراژهای هزارتایی و دوهزارتایی کتاب را می‌شکند و از خود فرا‌تر می‌رود. کتابخوان حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای را جلب می‌کند و بار‌ها تجدید چاپ می‌شود.

کتاب "معمای هویدا" نوشته عباس میلانی از این جمله بود. کتابی که سال ۲۰۰۰ به زبان فارسی منتشر شد و تا امروز به حدود ۳۰ بار تجدید چاپ در ایران رسیده است؛ کتابی درباره یک شخصیت سیاسی که ۱۳ سال نخست‌وزیر محمدرضاشاه پهلوی بود و بیش از خود او، درباره گل ارکیده روی یقه‌اش سخن گفته می‌شد.

سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی)، احسان یارشاطر، از عباس میلانی می‌خواهد تا درباره چند شخصیت نامدار تاریخ معاصر ایران برای "دانشنامه ایرانیکا" بنویسد. همین، نقطه عزیمتی می‌شود تا سه‌گانه‌ای توسط این نویسنده و پژوهشگر (نخست به زبان انگلیسی) تدوین شود که باهم رابطه بینامتنی دارند: "معمای هویدا"، "ایرانیان نامدار" (۲۰۰۹) و "نگاهی به شاه" (۲۰۱۳). 

ساختار کتاب "نگاهی به شاه"، بیش و کم شبیه "معمای هویدا" است؛ آمیزه‌ای از گفت‌وگو، تحقیق کتابخانه‌ای و ارائه اسناد دست اول که نویسنده طی ده سال آن‌ها را گردآوری کرده‌ است.

انبوه اطلاعات، انبوه پیش‌فرض 

در فروش خوب کتاب "معمای هویدا" چند عامل نقش داشت: کمبود تحقیق درباره‌ شخصیت محوری کتاب، انتشار آن در دهه ۷۰ خورشیدی (در زمان گشایش نسبی بحث‌های کم‌وبیش حقوق بشری در ایران) و تلاش عباس میلانی در بهره‌گیری از "نگاهی همه‌جانبه‌ به شخصیت کتاب".

به این ترتیب، پس از گذشت بیش از بیست‌سال از زمان اعدام هویدا در هجدهم فروردین‌ماه سال ۱۳۵۸، فرصتی فراهم شد تا افکار عمومی نسبت به اعدام او و نابود شدن بخشی از اطلاعات ناگفته درباره تاریخ معاصر ایران، حساس شود.

برخلاف عباس هویدا، محمدرضا پهلوی نه شخصیتی فراموش‌شده است و نه کسی که درباره او اطلاعات کافی موجود نباشد. علاوه بر کثرت اطلاعات، انبوهی از شایعه و دیدگاه‌های سیاه و سفید، راه پیش روی هر پژوهشگری را در بررسی دوباره این شخصیت، سنگلاخ می‌کند. سلوک دوگانه شخصیت شاه نیز بر این دشواری می‌افزاید.

 

"نگاهی به شاه" درباره کسی است که ۳۷ سال (از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ خورشیدی) بر ایران حکومت کرد؛ بلافاصله پس از برکناری رضاشاه تا سال ۱۳۳۲که سال‌های "عدم تثبیت قدرت رژیم شاه" بود؛ سال‌هایی که موازی با تلاش پشت پرده او برای کسب قدرت، نوعی آزادی سیاسی- اجتماعی بر ایران حاکم بود. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا بهمن ۱۳۵۷ اما ورق برمی‌گردد. شاه به سرکوب سیاسی روی می‌آورد و موازی با انسداد سیاسی، طبقه تحصیلکرده و متوسط گسترده‌تر می‌شود. شمار دانشگاه‌ها و همچنین میزان شهرنشینی و تماس با اروپا افزایش می‌یابد. با همه این تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی اما شاه با سلوک دوگانه‌اش رکن اصلی تجدد را که دموکراسی باشد، برنمی‌تابد و قدر قدرتی‌اش در دهه ۵۰، او را به سوی شکست سوق می‌دهد.

سنت زندگینامه‌نویسی نقاد

عباس میلانی که از علاقه‌مندان سنت زندگینامه‌نویسی نقاد است، تلاش کرده است تا زندگی شاه را با بهره‌گیری از این نوع ادبی، مرور کند. او طرفدار این نظریه است که زندگینامه‌نویسی و تاریخ‌نویسی در هم تنیده‌اند و هیچکدام را از آن یک گزیری نیست.

این پژوهشگر بارها در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفته است که زندگینامه‌نویسی را یکی از نشانه‌های فرهنگی تجدد می‌داند. او با انتخاب ساختار زندگینامه، قصد آشنایی‌زدایی از شخصیت شاه را دارد تا روایت تاریخی را با تمهیدات رمان‌نویسی درهم بیامیزد و تصویری همه‌جانبه‌تر از او بدهد.

نویسنده "نگاهی به شاه" معتقد است بدون شناخت شاه و رضاشاه، تاریخ تجدد و تجددستیزی در ایران را نمی‌توان شناخت. او در توضیح اینکه "نگاهی به شاه" را برای کدام مخاطب نوشته به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید: "خواننده ایده‌آل من کسی است که با کنجکاوی تاریخ را مرور می‌کند و فکر می‌کند ابهاماتی در زندگی شاه، دوران زمامداری او و شخصیت‌های پیرامونش وجود دارد."

عباس میلانی با نگاهی انتقادی نسبت به رویکرد خود و هم‌نسلان خود تاکید می‌کند: "نسلی که انقلاب ۱۳۵۷ را رقم زد، نگاهی سیاه و سفید داشت. نسل جوان‌تر و جوان ایران اما از قضاوت‌های مطلق‌گرا دور می‌شود. اغلب گرایش‌های ادبی و هنری نیز به سمت آن نوع آثاری می‌رود که بر آن‌ها نگاه مبتنی بر شک غلبه دارد و نویسنده کمتر گمان می‌کند که همه چیز را درباره همه جهان می‌داند."

شخصیت محوری کتاب "نگاهی به شاه"، نه "قدیس" است، نه "شیطان‌". نویسنده تلاش کرده از مرزبندی‌های رایج سیاسی فارغ شود. (میزان موفقیت او در این عرصه را البته لازم است تاریخ‌نگاران ارزیابی کنند و این مهم از حوزه یک گزارش روزنامه‌نگارانه خارج است). 

میلانی می‌گوید: "سعی کردم اگر مصدق را دوست دارم یا ندارم، اگر شاه را دوست دارم یا ندارم، تاثیرى بر چند و چون روایتم نگذارد و اگر واقعیتی هست که نکته تازه‌ای را در بر دارد آن را کتمان نکنم تا خود خواننده داوری کند. مرادم از این بازاندیشى درباره شاه، نه الزاما تائید یا تکذیب اوست." 

زندگی خصوصی، زندگی سیاسی

در کتاب‌هایی که در مرز شرح حال و پژوهش تاریخی حرکت می‌کنند، جریان اصلی تنها روایت زندگی سیاسی و عملکرد شخصیت محوری در صحنه جامعه نیست. زندگی خصوصی و اجتماعی در هم تنیده می‌شوند و "نقش" زندگی خصوصی و وضعیت خانوادگی یک شخصیت، بر رفتار سیاسی‌- اجتماعی او می‌نشیند.

عباس میلانی در کتاب "نگاهی به شاه" تلاش دارد ضمن حرکت در روایت تاریخی و بررسی معلول‌ها و علت‌ها، شخصیت شاه را از زاویه روان‌شناختی بررسی کند. محور معنایی کتاب، حول "سلوک دوگانه شخصیت شاه" می‌چرخد؛ مردی آرام و محتاط و به اصطلاح "مرغدل" که "چون شیر می‌غرد" و به وقت خطر، "غرشش به کرنش تبدیل می‌شود"؛ رجزخوانی که "در بزنگاه‌های تاریخ تسلیم می‌شود" و از بحران می‌گریزد؛ مردی عاشق سرعت هنگام رانندگی و حتی اسکی‌بازی که البته با افسردگی نیز دست و پنجه نرم می‌کند.

نویسنده می‌خواهد شاه را با دغدغه‌ها، آسیب‌دیدگی‌ها، تنهایی‌ها، ترس‌ها و توهم‌هایش بیان کند، اما به نسبت شرح حوادث سیاسی، مصادیق زندگی خصوصی او اندک‌شمارند و هم بسیار گزیده انتخاب شده‌اند. بدین ترتیب، نویسنده تاثیر رویدادهای خصوصی را بر شکل‌گیرى خصوصیات شاه، آنطور که ساختار زندگینامه‌نویسی می‌طلبد، نمى‌شکافد و از این‌رو بیشتر راوی زندگی سیاسی- اجتماعی او می‌شود.

بن‌بست اطلاعات خصوصی

رسیدن به اطلاعات خصوصی درباره شخصیت‌های تاریخ‌ساز تا بدان‌حد که بتوان بر اساس آن زندگینامه‌ای مبتنی بر واقعیت - و نه خیال‌پردازی- نوشت کار آسانی نیست.

پژوهشگر لازم است، هم به خویشاوندان نزدیک شخصیت مورد نظر خود دسترسی پیدا کند و هم آنها در بیان اطلاعات لازم درگیر ملاحظات سیاسی نشوند

برای عباس میلانی، مصاحبه با خاندان درجه یک سلطنتی، شخصیت‌هایی چون فرح دیبا و فوزیه فواد (نخستین همسر شاه) و سیاستمدارانی چون جمشید آموزگار و رضا قطبی میسر نمی‌شود. از سویی دیگر، مرور خاطرات فرح پهلوی ("کهن دیارا") نشان می‌دهد حتی با فرض انجام این گفت‌وگوها نیز احتمالاً تغییری در گستره اطلاعات خصوصی زندگی شاه رخ نمی‌داد.

به دلیل اطلاعات نه چندان زیاد درباره حوزه خصوصی زندگی شاه است که کاربرد نقل قولی از ثریا اسفندیاری (دومین همسر رسمی شاه) در کتاب مبنی بر اینکه شاه "شب‌ها همیشه تپانچه‌ای زیر متکایش می‌گذاشت" و "بار‌ها گفته بود که احساس حیوانی را دارد که شکارچیان در پی‌اش هستند" تاثیرگذار می‌شود.

بهتر بود اگر عباس میلانی از روایت‌های زنان، به ویژه روایت ثریا اسفندیاری در کتاب "کاخ تنهایی"، به عنوان ضرورت طرح صداها و روایت‌های زنانه، بیشتر استفاده می‌کرد.

 

رابطه با پدر
عباس میلانی در صد صفحه آغازین کتاب، شخصیت ضعیف و سلوک دوگانه پسر را در برابر پدر قدرتمند و دیکتاتور می‌نشاند. از میان روابط خانوادگی شاه، رابطه او با پدر، به خوبی درآمده است؛ نوعی تقابل مدام حتی در نبود او و وصل کردن پیوندهایی که پدر، گسسته است. از این جمله است پیوند با روحانیت، بلافاصله پس از نشستن به جای پدر. بر اساس رساله فوق لیسانس پرویز نیکخواه، افزایش شگفت‌انگیز شمار طلبه‌ها، مجالس و تکایا در دوران محمدرضاشاه، برخلاف دوران رضاشاه، به خوبی از این تقابل شخصیتی حکایت می‌کند.

در عین حال سرنوشت محتوم پدر انگار بر پسر سایه انداخته است. پسر هربار در بزنگاه‌های تاریخی، می‌گریزد تا شاید به سرنوشت محتوم پدر دچار نشود و در نهایت می‌شود.

چالش سنت و تجدد

چالش سنت و تجدد در پدر و پسر (که در دوران زمامداری آنها "کشف حجاب" و "حق رای زنان ایران" صورت قانونی به خود گرفت)، ازجمله وجوه خواندنی کتاب است.

آخرین شاه قاجار، محمدعلی قاجار، تک‌همسر بود. توجه به این نکته از این حیث مهم است که رضاشاه خود را بنیانگذار ایران مدرن می‌دانست، اما در عین حال چهار زن قانونی و شرعی داشت. همزمان با او آتاتورک در ترکیه، با شعارهایی مشابه تنها با یک زن ازدواج کرد. این، تفاوتی معنادار است و نشان از برخورد سنتی رضاشاه با زنان دارد.

در کتاب "نگاهی به شاه" نیز آمده او همچنین از ادامه تحصیل اشرف پهلوی در سوئیس همراه با برادرش جلوگیری می‌کند و این نگاه متناقض درباره زنان، در فرزند او محمدرضا شاه نیز ادامه می‌یابد. او که دریافته بود مشارکت زنان در عرصه اقتصادی - اجتماعی یکی از نشانه‌های تجدد است، در گفت‌وگو با اوریانا فالاچی، نگاه متناقض خود را علنی می‌کند: "شما [زنان] هرگز یک میکل‌آنژ یا یک باخ نداشته‌اید. شما حتی یک سرآشپز معروف هم نداشته‌اید."

چند و چون روابط محمدرضا پهلوی با زنان، در شناخت چالش سنت و تجدد در او نقش کلیدی دارد. با این حال نویسنده به دلیل کمبود اطلاعات درباره زندگی خصوصی و درونی شاه بیشتر به اشاره‌هایی اکتفا کرده است. این حتی در روایت رابطه شاه با مادرش نیز صدق می‌کند. خواننده درنمی‌یابد چرا شخصیت "مادر" بر "پسر" تا اینهمه مسلط بوده است، تا آن حد که عرصه را بر فوزیه فواد تنگ می‌کند و به پرتاب گلدان بین آنها منتهی می‌شود. یا در حالی که یکی از دلایل جدایی ملکه فوزیه از شاه، ازجمله رابطه او با زنان متعدد مطرح می‌شود، نویسنده در این زمینه اطلاعات چندانی به خواننده کتاب نمی‌دهد.شاه و مادرش

نویسنده بیشتر در مسیر روایت تاریخی حرکت می‌کند و همین، وجه روان‌شناختی شخصیت‌پردازی شاه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ وجهی که می‌توانست در سایه رابطه او با مادر، همسر، پدر، فرزند و روابط خصوصی با زنان متعدد عمق بیشتری بیابد.

در واقع عباس میلانی تا آن حد به زندگی خصوصی شاه کنجکاوی نشان داده است که در زندگی سیاسی - اجتماعی او جنبه روشنگرانه داشته باشد. او می‌گوید: "نمی‌خواستم شرح این نکات به موضوع محوری کتاب تبدیل شود؛ از فرط حواشی و ماجراهایی که در اطراف آن‌ها وجود داشت. من اگر به آوردن حدود ۹۰ زن برای شاه در یک سال اشاره کردم به این دلیل بود که این بخشی از شخصیت او بوده است. او در دهه پنجاه خورشیدی و در زمان فرح نیز همین کار‌ها را ادامه می‌دهد. همین امر موجب می‌شود در مقابل یکسری از کارهای ملکه ناچار به سکوت شود و حتی باج سیاسی به اطرافیان خود از جمله اعلم بدهد."

او معتقد است کنجکاوی‌ زیاد در زندگی خصوصی و فردی یک شخصیت تاریخی، ممکن هست سایر وجوه زندگی او را تحت‌الشعاع قرار دهد. در عین حال تلاش کرده است تا آنقدر هم سیاست‌پردازی نشود که کتاب را به کتابی خشک تبدیل کند. پس در این میان به دغدغه‌های مختلف شاه نیز می‌پردازد؛ ازجمله علاقه به اتومبیل‌های جدید، خلبانی و گردش‌های پنهانی در شهر؛ بیماری‌ها و نامه‌نگاری‌های مخفیانه؛ در کنار اشاراتی به زندگی عاشقانه و در عین حال فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اطرافیان او ازجمله اشرف پهلوی. در این میان شیوه روایت، لحن ساده و روان میلانی البته به پیشبرد کتاب کمک می‌کند.

گفت‌وگو‌ها، خاطره‌ها

در فهرست اسامی انتهای کتاب، به نام‌هایی برمی‌خوریم که نشان می‌دهد عباس میلانی برای نگارش "نگاهی به شاه"، پای صحبت شماری از نویسندگان و شاعران نیز نشسته است؛ البته به تاکید خودش، "آن‌ها که نگاه و فضاسازی و تیزبینی"شان را قبول داشته است. از آن جمله‌اند صادق چوبک، ابراهیم گلستان، هوشنگ گلشیری، بهرام بیضایی، شهرنوش پارسی‌پور، عبدالعزیز فرمانفرمائیان و حسین زنده‌رودی.

او تلاش کرده است تا در "نگاهی به شاه" از روایت دو اندیشه "چپ" و "اسلامی" فرا‌تر برود.

او می‌گوید: "نوعی رنسانس هنری در دهه چهل و پنجاه در ایران آغاز شده بود که بازتاب آن در معماری، مجسمه‌سازی، هتل‌سازی، شهرسازی، موسیقی، نقد ادبی و قصه‌نویسی قابل مشاهده بود. البته نه به خاطر وجود شاه ولی در آن دوران اتفاق افتاد و همه وجوه جامعه و حتی خود شاه را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داد. ابعاد این تحولات و تجددخواهی و رنسانس فرهنگی ایران برای من حاوی نوعی اطلاعات است. شناخت تحولات فرهنگی ایران در آن دوره، شناخت آثار نیما تا گلستان و تا گلشیری، تا تحول عظیم شعر و ظهور افرادی چون فروغ و سهراب سپهری به من کمک کرد تا آن دوران را از منظری متفاوت ببینم. طبیعی است وقتی دوران را متفاوت ببینم، شاه را هم متفاوت می‌بینم."

خاطرات و استناد تاریخی
عباس میلانی، سال‌هاست در برون‌مرز زندگی می‌کند و به عنوان یک محقق و شرح حال‌نویس، امکان بازبینی محل زندگی شاه در دوران زمامداری را به عنوان عنصری پراهمیت در ف