هفت داتکام
Skatt ingår.
هفت داتکام: یک وبلاگ فرضی، عنوان کتاب جدید بهروز شیدا است که با صفحهآرایی و طرح روی جلدِ جهانگیر سروری در 377 صفحه توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است.
بهروز شیدا در این کتاب جستارها، قطعهها، نکتهها، ترجمهها، گفتوگوهای خود را در ساختاری وبلاگگونه تدوین کرده است. بهروز شیدا در مقدمهی کتاب خود چنین نوشته است: «فرض کنید صاحبِ یک وبلاگ تصمیم گرفته است مطالبی را که در یک دوران دو ساله در وبلاگِ خود نوشته است، به صورت یک کتاب چاپ کند؛ حاصل کتابی خواهد بود که پیش رو دارید. این کتاب بر این مبنا شکل گرفته است: یک وبلاگِ فرضی به صورتِ یک کتابِ کاغذی.»
بهروز شیدا دربارهی انتخاب چنین ساختاری میگوید: «وبلاگ از یکسو گفتمان مسلط بر رسانههای رسمی را به جدال میطلبد، از سوی دیگر رسانهای چندصدایی است. این دو اما، تنها خطِ آغاز کتاب من را میسازند. کتاب من از پنج جهت از شکل وبلاگ میگذرد. نخست اینکه این وبلاگ فرضی است، دوم این که این وبلاگِ فرضی چاپ کاغذی شده است، سوم اینکه مطالب این وبلاگ زیر چهارده عنوان، هفت هراس و هفت پرسش، تقسیم شدهاند. چهارم اینکه نویسندهی این کتاب تنها نظر خود را ثبت نمیکند؛ که نگاههای گوناگونی را که زیر عنوانهای این وبلاگ جای میگیرند، در کنار هم ثبت میکند. پنجم اینکه نویسندهی این کتاب در مقام خوانندهگان فرضیی آن وبلاگ فرضی هم ظاهر میشود، تا نگاههای دیگری را هم ثبت کند. انگار ما رمانی داریم که شخصیتهای آن نگاههای گوناگون هستند که به اختصار یا تفصیل در مورد هفت هراس و هفت پرسش سخن میگویند. صدای نویسندهی این کتاب را سرانجام میتوان در فاصلهی خطها خواند یا نخواند.»
ساختار وبلاگی اما در لحن بهروز شیدا تاثیر نگذاشته است. نگاههای گوناگون، همه، از زبان بهروز شیدا نوشته شدهاند. بهروز شیدا به شیوهی وبلاگنویسان گاه در میانه کار فقط تکهی کوتاهی مینویسد و عبور میکند و همین تکههای کوتاه گاه به مخاطب کتاب این حس را انتقال میدهد که او در تکههای کوتاه بیشتر به قالب وبلاگی رسیده است.
بهروز شیدا خود در این زمینه چنین توضیح میدهد: «این وبلاگ فرضی است: یعنی مطالب کوتاه را با بلند میآمیزد؛ مطالب گوناگون را با یکدیگر میآمیزد؛ ترجمه را با متن اریژینال میآمیزد. یعنی از جهت شکل وبلاگ است، چرا که از جمله مطالب اصلیی آن توسط یک نویسنده نوشته میشود، چرا که خوانندهگانی فرضی نظرات خود را زیر پارهای از مطالب ثبت میکنند. اما از جهت محتوا یک نشریهی اینترنتی است. یعنی کیفیت را فدای ثبت نظر نمیکند؛ یعنی در حیطهی اندیشه وارد میشود؛ یعنی یادداشتهای روزانه نیست. یعنی مطالب یک نفس نوشته نشدهاند. یعنی فرض این است که این وبلاگ گاه روزها به روز نشده است. یعنی نشریهای است اینترنتی به شکل وبلاگ. در آمیختهگیی مطالب کوتاه و بلند، البته، تعمدی در کار بوده است: کیفیت اصل بوده است. ارتباط مطالب هر بخش را هم عنوان آن بخش تعیین میکند. مطلب هیچ بخشی بیارتباط با مطلب دیگر آن بخش نیست.»
مطالب این وبلاگ در دو گروه تقسیم شدهاند: گروه اول را هراسهای انسان تشکیل میدهند؛ گروه دوم را پرسشهای انسان. هراسهای انسان خود در هفت عنوان تقسیم شدهاند؛ پرسشهای انسان نیز خود در هفت عنوان. هراسها عبارت اند از: هراس اول: مرگ، هراس دوم: جنگ، هراس سوم: فقر، هراس چهارم: تنهایی، هراس پنجم: نادیدهشدهگی، هراس ششم: دشمن، هراس هفتم: رقیب. پرسشها عبارت اند از: پرسش اول: تاریخ را غایتی هست؟ پرسش دوم: آسمان یا زمین؟ پرسش سوم: روح یا جسم؟ پرسش چهارم: ذهن یا عین؟ پرسش پنجم: جمع یا فرد؟ پرسش ششم: یقین یا تردید؟ پرسش هفتم: انسان خیر است یا شر؟ زیر همهی عنوانها هم عنوان ثابتی هست که در بخش بزرگی از وبلاگها به چشم میخورد: در همین زمینه. مطالب مربوط به هر بخش زیر عنوان در همین زمینه گردآوری شدهاند. ماجرا هنوز تمام نیست: باز هم درست مثل بخش بزرگی از وبلاگها در پایان هر مطلب عنوان دیگری هست: نظر خوانندهگان. زیر عنوان نظر خوانندهگان گاه مطلبی آمده است؛ گاه مطالبی آمده است؛ گاه مطلبی نیامده است.
در هفت دات کام نه جستار بلند، یازده مطلب کوتاه، چهلوپنج مطلب بسیار کوتاه، معرفی یا تورق هفده کتاب، یک رساله و یک جستار، سه گفتوگو، نه ترجمهی آزاد یک ترجمهی آزاد و تلخیص، یک کاریکلماتور میخوانیم. آخرین خط کتاب این کاریکلماتور است: «در دریای اشک گریهی ماهیها زنگ تنفس آب است.»