تکوین سرمایهداری و تجدد در ایران
نویسنده: فشاهی، محمد رضا
نوع جلد: شوميز
ناشر: نشر باران
تعداد صفحات:
تعداد جلد: 1
سال چاپ: 2013
سایز کتاب: رقعي
ویرایش: اول
مکان: استكهلم
وزن: 600 گرم
کتاب «تکوین سرمایهداری و تجدد در ایران» که بر مبنای جامعهشناسی تاریخی و اقتصادی تحریر شده، بخشی است از مطالعات من درباره پایان روش تولید زمینداری و تولد و رشد مناسبات سرمایهداری در ایران در فاصله سالهای 1977-1796. بخش نخست این مطالعات در سال 1977 با عنوان "آخرین جنبش قرون وسطایی" به چاپ رسید. بخش دوم آن همین اثر حاضر است، و بخش سوم یا بخش پایان آن نیز با عنوان "رشد سرمایهداری در ایران از 1905 تا 1977" در زمان مناسب منتشر خواهد شد.
در بخش نخست از جنبشهای فلسفی، الهی، و اجتماعی ایران در نیمه نخست قرن نوزدهم سخن گفتیم. بخش حاضر به تحلیل انحطاط و تلاشی دولت آسیایی و روش زمینداری آسیایی و تولد مناسبات نوین سرمایهداری در ایران اختصاص دارد. و در بخش سوم یا پایان، از رشد سرمایهداری و تحول فکری در ایران در فاصله سالهای 1905 تا 1977 سخن خواهیم گفت...
تمام کوشش من در اثر حاضر بر دو زمینه استوار بوده است:
1- توصیف و تحلیل چگونگی انحطاط روش کهن تولیدی.
2- چگونگی تولد و رشد مناسبات سرمایهداری در ایران.
برای تصویر نمودن این تطور و این تحول به ناچار کتاب را به سه فصل و هر فصل را به چند بخش تقسیم کردهام. فصل اول "دولت و نهادهای آن" نام دارد و به چهار بخش با عناوین "دربار"، "اشراف، نجبا و زمینداران بزرگ"، "سازمان اداری" و "ارتش" تقسیم شده است. در این فصل به تفصیل از ساخت دولت سخن گفتهام و نشان دادهام که دولت آسیایی چگونه بهالاجبار زیر فشار نیرومند تحولات جهانی و بورژوازی اروپا و نفوذ مناسبات سرمایهداری به ایران، رفته رفته رو به انحطاط و تلاشی و مرگ میرود تا جای خود را به فرماسیون سیاسی، اجتماعی مترقیتری واگذار نماید.
فصل دوم "نفوذ مناسبات سرمایهداری در بطن مناسبات آسیایی" نام دارد و به سه بخش به نامهای "ورود غرب به ایران"، "ترازنامه صدور کالا به ایران" و "ترازنامه صدور سرمایه به ایران" تقسیم شده است. این فصل از توصیف ورود نخستین هیئتهای تجاری و سیاسی اروپایی به ایران در سال 1553 آغاز میشود و با تحلیل بیلان صدور کالا و سرمایه غربی به ایران تا سال 1921 خاتمه مییابد.
فصل سوم "موقعیت اقتصادی و گروهبندی اجتماعی" نام دارد و به هفت بخش تقسیم شده است. در این فصل به تفصیل از موقعیت اقتصادی، اجتماعی طبقات و گروههای اجتماعی نظیر "روستائیان"، "ایلات و عشایر"، "پیشهوران"، "بورژوازی"، "روحانیون"، "کارگران" و "اقشار ماقبل پرولتری" سخن گفتهام.
در این فصل نشان دادهام که چگونه زیر فشار تحولات جهانی و نفوذ مناسبات سرمایهداری به ایران، ساخت اقتصادی- اجتماعی کهن کشور درهم میریزد. چگونه طبقات و گروههای کهن اجتماعی نظیر اشرافیت زمیندار و نجبا رو به انحطاط و تلاش میروند و جای خود را به طبقات نوین نظیر بورژوازی و کارگران واگذار میکنند.
در پایان این فصل یا به عبارت بهتر در پایان کتاب، بخش دیگری به نام "نتیجه و پایان" افزودهام. این بخش درواقع در حکم یک جمعبندی و نتیجهگیری کلی از مطالب سه فصل کتاب است. در این بخش از خصوصیات یک انقلاب اجتماعی و لزوم وجود شرایط عینی و ذهنی برای فراهم آمدن امکان یک انقلاب اجتماعی سخن گفتهام. به عبارت دیگر در تشریح و تاکید وجود شرایط عینی و ذهنی انقلاب در ایران، نشان دادهام که در آستانه سال 1905، نه تنها اکثریت طبقات و گروههای اجتماعی کشور دیگر نمیخواستند مثل گذشته زندگی کنند، بلکه دولت نیز دیگر نمیتوانست مثل گذشته حکومت نماید...