پنجرهای به بیشهی اشاره
نویسنده: شیدا، بهروز
978-91-85463-02-7شابک:
نوع جلد: شوميز
ناشر: نشر باران
تعداد صفحات: 155
تعداد جلد: 1
سال چاپ: 2006
سایز کتاب: رقعي
ویرایش: اول
مکان: استكهلم
وزن: 400
«پنجرهاي به بيشة اشاره» مجموعهاي است از هشت جستار. بهروز شيدا در مقدمة اين کتاب زير عنوانِ «کوتاه بگويم» چنين نوشته است: کوتاه بگويم: هفت جستار از هشت جستاري که در اين دفتر ميخوانيد، پيش از اين در نشريههاي گوناگون چاپ شدهاند: خوابِ يک دست که از معرکه بربايدت، پنجرهاي به بيشة اشاره، يادِ کودکِ دور در ترافيکِ تجدد در آرش، به کوشش پرويز قليچخاني؛ زير گذرِ تيغ وتَن در دوات، به کوشش رضا قاسمي، خوابِ سپيد در قابِ سيا در مجلة شعر در هنر نويسش، به کوشش پرهام شهرجردي؛ سنگينيي حجابِ بيمعنايي در بررسي کتاب، به کوشش مجيد روشنگر؛ دستهاي خستة نويسندهگانِ خرابِ کافهها در نامة کانون، به کوشش منصور خاکسار، مجيد نفيسي؛ پردة روياي سلطنتِ انسان براي اولين بار چاپ ميشود. خواب يک دست که از معرکه بربايدت نيمنگاهي است به مفهومِ ديوانهگي در جهانِ انسان ايراني؛ گزارشي از مفهومِ ديوانهگي در چهار دوران تاريخي؛ گزارشي از مفهومِ ديوانهگي در عرفان ايراني، مفهوم ديوانهگي در ادبياتِ دورانِ مشروطيت، مفهوم ديوانهگي در ادبياتِ سالهاي پس از کودتاي 28 مردادماه سال 1332، مفهوم ديوانهگي در رمان پس از انقلاب اسلامي؛ گزارشي از مفهوم ديوانهگي در تاريخ جنون ميشل فوکو، حيبن يقظان ابن سينا، اشعار مولانا جلالالدين محمد بلخي، سياحتنامة ابراهيم بيک زينالعابدين مراغهاي، اشعار نصرت رحماني، آزاده خانم و نويسندهاش رضا براهني. خواب يک دست که از معرکه بربايدت تلاشي است در راه نگاه به مفهوم ديوانهگي در آينة صداهاي مسلطِ زمانه. زيرِ گذر تيغ و تَن نگاهي است به حضور لاتها در جسدهاي شيشهايي مسعود کيميايي، تهران شهر بيآسمانِ اميرحسن چهلتن، کابوسِ سيامک گلشيري، بيبي شهرزاد شيوا ارسطويي؛ نگاهي به جاپاي فرهنگ پهلواني در آيين مهر، حماسة ايراني، حماسة اسلامي، خانة سمک عيار، منش پورياي ولي؛ نگاهي به زورخانة شعبان جعفري، تکية طيب حاجرضايي؛ نگاهي به استحالة پهلوانان به لاتها. زير گذر تيغ و تَن تلاشي است در راه يافتِ ريشة لاتهاي چهار رمان در تکهتکة يک تاريخ. خواب سپيد در قاب سيا نيمنگاهي است به هفت شعر عيني- مصورِ دوربين قديمي و اشعار ديگرِ عباس صفاري؛ نيمنگاهي به نگاه نظريهپردازان گوناگون به استعاره؛ نيمنگاهي به انواعِ صور خيال؛ خوانش هفت شعر در حضور تابلويي از نقاشيي چيني. خواب سپيد در قاب سياه تلاشي است در جهت احضار انواع ديگر هنري در «نقد ادبي». پنجرهاي به بيشة اشاره حاشيهاي است بر چاه بابلِ رضا قاسمي؛ پنجرهاي به اشارههاي روانکاوانه، هستيشناسانه، تاريخي، سياسي؛ پنجرهاي به سنت سنگسار، تنهاييي مدرنيته، گناه انسان، دست تمناي مردانه، تاريکيي پناه زنانه، نور عارفانه، وسوسة ناگزير، فاشيسم مکرر؛ پنجرهاي به خاطرهها، زندانها، شکنجهها، کتابها. پنجرهاي به بيشة اشاره تلاشي است در راه يافتِ ساية اشاره در حادثه و سخن. سنگينيي حجابِ بيمعنايي گذري است از جهانِ سيزده داستانِ حسين نوشآذر؛ گذري از زخم روان، زخمِ جهان، زخمِ زمان بر تنِ مردان و زناني که در هيچ دستي درمان نميجويند. سنگينيي حجاب بيمعنايي تلاشي است در راه فهمِ زخمِ بيپناهاني که نه در سخن جهانِ سنت سامان ميبينند؛ نه در سخنِ جهان مدرن مصداق. دستهاي خستة نويسندهگان خراب کافهها نيمنگاهي است به حضور متنِ تاريخي در کافه رنسانسِ ساسانِ قهرمان و اتفاق آنطور که نوشته ميشود ميافتدِ ايرج رحماني؛ نيمنگاهي به نظريههايي که به شباهتها و تفاوتهاي متنِ تاريخي و متنِ قصهاي اشاره ميکنند؛ نيمنگاهي به غربتِ زنان و مردان در برابر يکديگر، غربتِ زنان و مردان در برابر قدرتهاي سياسي؛ غربت تبعيديان از سرزمينِ زادگاه؛ غربتِ انسان در جهان. دستهاي خستة نويسندهگان خراب کافهها تلاشي است در راه تصويرِ غربت مشترکِ مشتريان دو کافة دو رمان. پردة روياي سلطنتِ انسان مقايسهاي است ميانِ مقدمهاي بر رستم و اسفنديارِ شاهرخ مسکوب و ديباچة نوين شاهنامة بهرام بيضايي از زاوية نوعِ تدوين؛ نگاهي به نوعِ تدوينِ فصلهاي مقدمهاي بر رستم و اسفنديار و ديباچة نوين شاهنامه در آينة ارمغان مورِ شاهرخ مسکوب. نويسش تکههايي از سه فصلِ مقدمهاي بر رستم و اسفنديار در قامتِ تکهاي از دو نماي يک فيلمنامه؛ نويسشِ تکههايي از دو نماي ديباچة نوين شاهنامه در قامتِ تکهاي از فصلِ يک کتاب؛ تلاشي در جهت تشخيصِ تفاوت دو نوع نگاه به شاهنامه. پردة روياي سلطنتِ انسان تلاشي است در جهتِ احضارِ انواع ديگر ادبي در نقدِ ادبي. ياد کودک دور در ترافيک تجدد نگاهي است به هشت رمانِ زنانة فارسي؛ جستوجوي عناصر مشترکِ دو گروه رمانِ زنانة فارسي؛ جستوجوي سيماي مرد آرماني، تنکامهگي، جانِ عارفانه. ياد کودک دور در ترافيک تجدد تلاشي است براي تصوير پنجرههايي که در مقابل رمان زنانة فارسي بر ديواراند. کوتاهتر کنم: مجموعه جستاري که ميخوانيد تلاش ديگري است براي تقديمِ يک صدا به گوش و چشم کساني که درد زمان و جهان را به همدردي ميشنوند؛ از پنجرة فصلهاي فَراخ مينگرند.