کوبا، جزیرهی بیتاب
کوبا، جزیرهی بیتاب
داستانِ سه سفر به کوبا از سال 2015 تا 2020
سودابه اشرفی
نشر باران، سوئد
چاپ اول: 2022 (1400)
شابك: 5-18-88653-91-978
عکس جلد: سودابه اشرفی
اجرای جلد و صفحهبندی: آتلیه باران
پسگفتار
برشهايي از ديروز و امروز کوبا
جايي که درياي کارائيب، خليج مکزيک و اقيانوس اطلس به هم ميرسند، ميليونها سال پيش جزيرهاي با طرحي از يک تمساح شکل گرفت. قبيلهي سرخپوست “سيبوني تائينو” اولين مردمان ساکن اين جزيره بودند.کشتي کريستف کلمب، جهانگرد و کاشف ايتاليايي در پي کشف دنياهاي ناشناخته در سال 1492 ميلادي به اين جزيره رسيد. کريستف کلمب در نامهاي به ملکه و پادشاه اسپانيا که در رقابت با امپراطوري پرتغال، جهان را ميان خود تقسيم ميکردند نوشت: “تا به حال چشم انسان به چنين بهشت زيبايي نيفتاده است!” او با مردمي مواجه شده بود که در نامههايش آنها را “بدوي و شاد” معرفي ميکرد. مردمي که “به سادگي و آرامش” کنار هم زندگي ميکردند. اين جزيرهي زيبا را بعدها “کوبا” ناميدند که از واژهي سرخپوستيِ “کوآبانا” ميآمد. امروز اين جزيره “جمهوري سوسياليستي کوبا” نام دارد.
کوبا در طول تاريخي که پانصد سال استعمار را با خود ميکشيد، بارها براي استقلال جنگيد و قهرمانان زيادي زاييد و از دست داد. اولين کسي که از طرف اسپانيا به حاکميت در شرق اين جزيره گمارده شد”هاتويي” رهبر قبيلهي سرخپوست “تائينو” را شکنجه کرد و در آتش سوزاند. هاتويي که اکنون نامش بر روي يکي از آبجوهاي کوبايي نقش بسته، اولين “قهرمان” راه پرفراز و نشيب استقلال کوبا محسوب ميشود. مجسمهها، آثار هنري و يادبودهاي زيادي در سراسر جزيره امثال اين قهرمانان را گرامي ميدارند؛ از جمله يادوارههاي فراوانِ”حوزه مارتي،” شاعر و روزنامهنگار آزاديخواه که “پدر استقلال کوبا” خوانده ميشود. پادشاه اسپانيا صد سال بعد از تصرف کوبا آن را دري به “دنياي جديد” خواند و اين جزيرهي کوچک را وارد قرنها جنگ و دفاع و گريز کرد. جزيرهاي که در آرامش، زير آفتاب و به سادگي ميدرخشيد، کمکم خود، تحت حاکميت امپراطوري اسپانيا به کشوري بردهدار مبدل شد. اسپانيا با کشتار سرخپوستان و تسخير زمينهاي حاصلخيز، مزارع نيشکر و تنباکو ايجاد کرد و با وارد کردن يک ميليون سياهپوست از آفريقا، بردهداري را در اين کشور بنيان گذاشت. با حضور بردهها نژاد کوبايي دستخوش تغييرات ژنتيکي شد و “افروکيوبن”ها به هويت کوبايي اضافه شدند. بعدها اسپانيا مجبور شد دهها هزار اسپانيايي سفيدپوست را به قصد “پاکسازي نژادي” وارد جزيره کند. در واقع با پاکسازي سرخپوستان، ايجاد بردهداري و تزريق مذهب کاتوليک، کوبايي با مشخصاتي جديد و مردماني ديگر، بنيان گذاشته شد.