یادداشتهای خانم هلهمان
یادداشتهای خانم هلهمان، عنوان مجموعه داستانی است از شریفه بنیهاشمی که شامل 14 داستان کوتاه است. «دیگری»، «دیدار»، «فردا؟ کدام فردا؟»، «پنجرهای در دوردستها»، «زنی در باد»، «لنگه کفش»، «سایه»، «تابلوی ناتمام»، «رهگذر»، «صدای سکوت»، «آنسوی خط 1»، «آنسوی خط 2»، «سهنقطه» و «یادداشتهای خانم هلهمان»، عنوان داستانهای این مجموعه هستند. این مجموعه داستان که توسط نشر باران، و در 124 صفحه به تازگی در سوئد منتشر شده است با داستان «دیگری» آغاز میشود: «جمعه اول یک سطل آب و پارچهای برای گردگیری برمیدارم و به جان خانه میافتم. چقدرخردهریز داری. همه را باید با دقت جابهجا کنم که مبادا خراب شود یا بشکند. شمعدانهای کوچک و بزرگ که روی تاقچهی پنجره، روی میز وسط اتاق و یا کنار تلویزیون گذاشته شده، خردهسنگهایی که انگار از کنار رودخانه یا از سفرهای متعدد با خود آوردهای و چند صدف، شاید از کنار دریایی. و من که از کنار دریا میآیم، من که بچه دریا هستم یا بودهام کالنگهایم را در خانه جا گذاشتهام، یا شاید به دست فراموشی سپردهام. انگار قسمتی از وجودم را در جایی جا گذاشته یا گم کرده باشم و تو آن را با خود آوردهای توی تاقچهات، در کنار پنجرهای در این دوردستها.» داستان در قالب یادداشتهای روزانهی زنی تنها و مهاجر که بهتازگی کار نظافت در خانهای را شروع کرده شکل گرفته است. زن با صاحبخانه فقط از طریق یادداشتهای روزانه رابطه دارد. او نیز تنهاست و راوی بر اساس نشانههایی در منزل او گمان میکند کسی را یافته که با او پیوندهای مشترکی دارد اما این احساس بهسادگی درهم فرو میریزد. در داستان دوم، دیدار هم صدای شکست بیصدای انسان تنهای امروز وجود دارد: زنی که عشق خود را در بگیر و ببندهای دههی شصت از دست داده پس از نوزده سال رد او را مییابد، اما همهچیز بههم ریخته است. در بیشتر داستانها از جمله «پنجرهای در دوردستها» یک عشق از دست رفته وجود دارد؛ در پسزمینهی دستگیریها و قتل عام زندانیان سیاسی در دهه شصت. بحران تنهایی، گسست و بحران هویت درونمایههایی هستند که در داستانهای شریفه بنیهاشمی تکرار میشوند: در داستان زنی در باد، شخصیت داستان در غربت میفهمد که کودکی سر راهی بوده. «تابلوی ناتمام» از بهت و حیرت مردی میگوید که در تلاش برای شناختن زن نقاشی که گم شده، یک لحظه درمییابد همسر سابق خود را برخلاف آنچه میپنداشته اصلاً نمیشناسد. و داستان یادداشتهای خانم هلهمان از زنی میگوید که تمام عمرش را در ستیزی درونی با تنهایی پشت سر گذاشته است. شریفه بنی هاشمی از سال ۱۹۸۴ در آلمان زندگی میکند. فارغ التحصیل رشتهی تئاتر از دانشکدهی هنرهای زیباست و تاکنون در چند نمایش و فیلم کوتاه در ایران و خارج از کشور بازی کرده است. او داستان و نمایشنامه مینویسد و تاکنون چند نمایش را نیز کارگردانی کرده است