درباره نشر باران
Postat av admin på
نشر باران در سال 1991 در استكهلم/ سوئد، تاسیس شده و از همان روزهای نخست تاسیس، باور و عزم خود را بر مبنای مبارزه جدي علیه سانسور گذاشته است؛ سانسوری كه سالیان دراز و قرنها بر فضای فرهنگی كشورمان حاكم بوده و هست؛ و گویی جزئی از حیات و عادت ما درآمده است. این سانسور روز به روز تاثیرات خود را بيشتر بر جان و روح اهل قلم بر جای گذاشته و بر بستر همین شرایط است كه خودسانسوری نیز جزئی از عادت جامعه درآمده است.
بر اساس همین واقعیت تلخ، همکاران و مسئولین نشر باران همهی كوشش خود را در این سالیان دراز به كار گرفتند تا به سهم خود یار و یاور كسانی باشند كه به سانسور در هر شكلش نه گفتند.
نشر باران در این سالها در همكاری با نویسندگان و فرهنگورزان توانسته است در حد توان و امكانات خود گوشهای از بار ادبیات فارسی در تبعید را به دوش بكشد. حاصل این کوشش، انتشار نزدیک به 380 عنوان كتاب به زبان فارسی است.
عدم علاقهی ناشران سوئدی به انتشار ادبیات فارسی، و البته مشکلاتي كه فراروي ترجمه زبان فارسی است، نشر باران را بر آن داشت تا برخی از فعالیت خویش را به ترجمه و معرفی آثار فارسی به زبان سوئدی اختصاص دهد. حاصل اینکار نیز تا به امروز ترجمه و انتشار بیش از 10 عنوان کتاب است.
علاوه بر كار انتشار كتاب، نشر باران ناشر چندین نشریه فارسی زبان در تبعید نیز بوده است. 4 شماره از نشریهی «اندیشه آزاد» چاپ سوئد را نشر باران منتشر كرده است.
پس از توقف نشریهی اندیشه آزاد، نشر باران دست به انتشار و تاسیس گاهنامهی ادبی «مكث» زد كه از این گاهنامه 11 شماره منتشر شده است. مکث در 11 شمارهی انتشار خود ویژهنامههایی را به: هوشنگ گلشیری، رضا قاسمی و مهشید امیرشاهی اختصاص داده است.
پس از تعطیلی مکث نشر باران فصلنامهی «باران»، ویژه فرهنگ و ادبیات را منتشر کرد که از این فصلنامه، 44 شماره انتشار یافته و بهار 1397 با انتشار اخرین شماره تعطیل شد.
در كنار كار نشر، نشر باران فعال پیگیر آزادی بیان در ایران بوده است و طی 15 سال اخیر بیش از 100 سمینار و جلسات بحث و گفت و گوی ادبی و فرهنگی سامان داده است.
پراكندگی ایرانیان در سراسر دنیا، كار چاپ و پخش كتاب را با مشكلات فراوان روبهرو كرده است. همكاران و دوستان زیادی در این سالها دست به تاسیس موسسات انتشاراتی زدهاند اما در برابر مشكلات فراوانی كه جلو رویشان بود تاب نیاورده و در این عرصه شكست خورده و با زیانهای زیاد كار را تعطیل كردهاند. در این میان پایین بودن سطح کتابخوانی در میان ایرانیان نیز، به مشکلات کار نشر دامن زده است. برای تشویق فارسزبانان به خواندن و حمایت از فرهنگ مکتوب، کاری بس عظیم پیش روی فرهنگورزان ایرانی است. باشد که ما نیز در بررسی آینده سازمان یونسکو جزو آن دسته از مردمانی باشیم که رویکرد به فرهنگ مکتوب و مطالعه عادت روزانهشان است.